محل تبلیغات شما



 یکی از کتاب‌های شاخص پل استر نویسنده آمریکایی مجموعه سه گانه نیویورک است ولی حرف زدن با بیگانگان یکی از آن کتاب‌هایی است که نمی‌شود به راحتی از کنارش گذشت. بخش‌هایی از این کتاب را می‌خوانید: نمی دانم چرا این کار را انتخاب کرده‌ام. اگر می‌دانستم شاید دیگر نیازی به انجامش حس نمی‌کردم. چیزی که قاطعانه می‌توانم بگویم، این است که این نیاز را از همان اوایل جوانی حس کرده‌ام. از نوشتن حرف می‌زنم، به خصوص نوشتن به عنوان واسطه‌های برای قصه گفتن، برای تعریف قصه‌هایی خیالی که هیچ وقت در جهانی که ما واقعی می‌خوانیم، رخ نداده‌اند.


برخی از زندگی‌نامه‌نویسان پیش‌نویس کارهایشان را برای عزیزان خود می‌فرستند و جایی که نیاز باشد نوشته خود را تغییر می‌دهند. برخی دیگر نیازی به مشاوره نمی‌بینند. در هر صورت، هنگام نوشتن درباره زندگی‌تان مهم است که مشکلات‌تان را حل کنید تا از عواقب نامطلوب احتمالی حرف‌های خودتان در امان باشید. در مورد بقیه افراد می‌توانید بعدا، هنگام ویرایش، نگران شوید. در طول جریان شما به توهم حریم خصوصی نیاز دارید، نه آماده شدن برای واکنش افراد (که در هر صورت غیرقابل‌ پیش‌بینی است). اکثر خودسانسوری‌ها بزدلانه است. در کتاب اسم من لوسی بارتن است» از الیزابت استرات، استاد نویسندگی جایی از کتاب می‌گوید: اگر هنگام نوشتن متوجه شدید که دارید از کسی محافظت می‌کنید. این را به یاد بیاورید: دارید راه را اشتباه می‌روید.»


جان اشتاین‌ در سال ۱۹۰۲ در کالیفرنیا به‌ دنیا آمد. پدرش خزانه‌ دار و مادرش آموزگار بود. پس از تحصیل علوم در دانشگاه استنفورد، در سال ۱۹۲۵ بدون دریافت مدرکی دریافت کند دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت. در این شهر خبرنگاری کرد و پس از دو سال به کالیفرنیا برگشت. مدتی به عنوان کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوه‌چین و . به کار پرداخت و به همین سبب با مشکلات برزگران و کارگران آشنا شد. پس از آن در خانه‌ای نگهبانی می کرد که در این زمان وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد.


 ممکن است برای بسیاری از ما این پرسش مطرح بوده باشد که چرا برخی از افراد کتابخوان‌ترند و مطالعه جز عادات روزمره آن‌ها است اما برخی دیگر علی‌رغم علاقه‌شان به مطالعه کم‌‌تر پیش می‌آید کتابی در دست بگیرند و یا موفق نمی‌شوند مطالعه را در برنامه روزانه‌شان بگنجانند. در این مطلب به 7 راهکار پیشنهادی یک کتاب‌خوان حرفه‌ای برای کمک به کتابخوانی اشاره می‌کنیم.


 کِن لیو، نویسنده و مترجم چینی مقیم امریکا بیشتر از هر کسی برای از بین بردن فاصله میان داستان علمی-تخیلی چینی و خوانندگان امریکایی تلاش کرده است. در پاییز ۲۰۱۲ کن لیو پیشنهاد جالبی از یک شرکت چینی با نامی اداری دریافت کرد: شرکت واردات و صادرات انتشارات آموزشی چین؛ که به دنبال مترجمی برای یک رمان علمی-تخیلی استثنایی به نام مساله سه جسم» می‌گشت. لیو –یک برنامه‌نویس کامپیوتر که به وکیل شرکت‌ها و بعد نویسنده داستان‌های علمی-تخیلی تبدیل شد- یک انتخاب طبیعی بود: مسلط به زبان ماندرین، آشنا با استعارات و فرهنگ علمی-تخیلی چینی و ستاره‌ای در حال رشد در همین ژانر. لیو تا آن زمان تنها داستان‌های کوتاه را ترجمه کرده بود و پذیرفتن این رمان با در نظر گرفتن تمام پیچیدگی‌هایش دلهره‌آور بود.


راوی رمان برنده بوکر آنا برنز، مرد شیرفروش»، دوست دارد در مسیرش به محل کار کتاب بخواند، حتا زمانی که پیاده است. ترجیح او رمان‌های قرن نوزدهم است. او دوست دارد به امنیت طومارها و پاپیروس‌های قرون پیشین پناه ببرد. اما در جامعه خفقان‌آورِ او در دوران مشکلات ایرلند شمالی، او را به عنوان یک تهدید قلمداد می‌کنند. حتا بهترین دوستش عادات او را نگران‌کننده»، منحرف» و غیر خیرخواهانه» می‌داند. راوی گیج می‌شود. می‌خواهی بگویی اینکه او با سِمتِکس (ماده منفجره پلاستیکی) در خیابان دور بزند اشکالی ندارد اما خوب نیست که من در ملا عام جین‌ ایر بخوانم؟»


تری پرچت از قدیمی ترین نویسنده‌های مشهور در کشور انگلیس محسوب می‌شود که بیشتر با نوشتن داستانهای کوتاه به شهرت رسیده است. چندی پیش مجموعه جدیدی از این نویسنده انگلیسی وارد بازار کتاب شد که توجه بسیاری را به خود جلب کرد تا آنجا که بسیاری از کتاب‌فروشی ها خودشان این کتاب را به مشتری ها معرفی می‌کردند.


 لایدا دیویس را در دنیای داستان نویسان کوتاه‌ترین خطاب می‌کنند چون کوتاه‌ترین داستان‌های کوتاه را می‌نویسد به طوری که حتی بعضی از داستان‌هایش از یک جمله هم فراتر نمی‌رود. از ویژگی‌های برجسته دیویس تعدد کارهای او است و معمولاً داستان‌هایش را در دو یا سه صفحه تمام می‌کند. او تقریباً سالی دو مجموعه کتاب از داستان‌های کوتاه خود منتشر می‌کند و تنها نویسنده زنده آمریکایی است که در کشور انگلیس طرفداران بی شماری دارد ولی خودش در نیویورک زندگی می‌کند.


پیش از اینکه هاراکی موراکامی» نویسنده ژاپنی در دهه 70 میلادی نویسنده شود صاحب یک کلوب موسیقی جاز در توکیو» بود. البته قبل از انتشار کتاب تعقیب گوسفند وحشی» این کلوب موسیقی را برای همیشه بست. در همین زمان بود که در ماراتن دو شرکت کرد و سپس داستان علاقه خود به دویدن را در کتاب وقتی از دو حرف می‌زنم، از چه حرف می‌زنم» منعکس کرد. این کتاب در سال 2008 به زبان انگلیسی نیز منتشر شد. کتاب درباره موسیقی» بیشتر درباره موسیقی در کنسرت است و علاقه زیاد وی به موسیقی را نشان می‌دهد. درست مانند کتاب وقتی از دو حرف می‌زنم، از چه حرف می‌زنم» که قصد دارد علاقه خود را به صورت کلی روایت کند اما علاقه شدید وی سبب می‌شود جزئیات زیادی را درباره دویدن بیان کند. موراکامی» خود را به عنوان شخصیت محوری داستان ارائه می‌دهد. تمرکز کتاب بر روی سیجی اوزاوا»، رهبر اکستر معروف بوستون» قرار گرفته است. همانطور که در مقدمه کتاب خود اعلام می‌کند، اولین بار در طول حضور و ست خود در دانشگاه تافتز» در دهه 90 با اوزاوا» آشنا شد اما در دوره سرطان این رهبر اکستر با هم گفت‌وگوهای جدی‌تری داشتند. داستان کتاب درباره موسیقی» توصیف شش بخش مختلف از این گفتگوها است. در آغاز و حدود 60 صفحه آغازین با هم به چندین قطعه از کنسرت بتهوون» گوش می‌سپارند و نظرات خود را درباره آن بیان می‌کنند. در بخش دوم کتاب درباره اُپرا سخن می‌گویند. البته اگرچه کتاب به شکل گفت‌وگو است اما حالت مصاحبه ندارد. در این کتاب موراکامی» که خود را در موسیقی آماتور می‌داند قصد دارد از دانش اوزاوا» درباره موسیقی کلاسیک و اطلاعات خوب او درباره تک‌نوازندگان و خوانندگان بهره ببرد . در این میان دلیل علاقه شدید و مدوام وی را به موسیقی را نیز درمی‌یابد.


پیش از اینکه هاراکی موراکامی» نویسنده ژاپنی در دهه 70 میلادی نویسنده شود صاحب یک کلوب موسیقی جاز در توکیو» بود. البته قبل از انتشار کتاب تعقیب گوسفند وحشی» این کلوب موسیقی را برای همیشه بست. در همین زمان بود که در ماراتن دو شرکت کرد و سپس داستان علاقه خود به دویدن را در کتاب وقتی از دو حرف می‌زنم، از چه حرف می‌زنم» منعکس کرد. این کتاب در سال 2008 به زبان انگلیسی نیز منتشر شد. کتاب درباره موسیقی» بیشتر درباره موسیقی در کنسرت است و علاقه زیاد وی به موسیقی را نشان می‌دهد. درست مانند کتاب وقتی از دو حرف می‌زنم، از چه حرف می‌زنم» که قصد دارد علاقه خود را به صورت کلی روایت کند اما علاقه شدید وی سبب می‌شود جزئیات زیادی را درباره دویدن بیان کند. موراکامی» خود را به عنوان شخصیت محوری داستان ارائه می‌دهد. تمرکز کتاب بر روی سیجی اوزاوا»، رهبر اکستر معروف بوستون» قرار گرفته است. همانطور که در مقدمه کتاب خود اعلام می‌کند، اولین بار در طول حضور و ست خود در دانشگاه تافتز» در دهه 90 با اوزاوا» آشنا شد اما در دوره سرطان این رهبر اکستر با هم گفت‌وگوهای جدی‌تری داشتند. داستان کتاب درباره موسیقی» توصیف شش بخش مختلف از این گفتگوها است. در آغاز و حدود 60 صفحه آغازین با هم به چندین قطعه از کنسرت بتهوون» گوش می‌سپارند و نظرات خود را درباره آن بیان می‌کنند. در بخش دوم کتاب درباره اُپرا سخن می‌گویند. البته اگرچه کتاب به شکل گفت‌وگو است اما حالت مصاحبه ندارد. در این کتاب موراکامی» که خود را در موسیقی آماتور می‌داند قصد دارد از دانش اوزاوا» درباره موسیقی کلاسیک و اطلاعات خوب او درباره تک‌نوازندگان و خوانندگان بهره ببرد . در این میان دلیل علاقه شدید و مدوام وی را به موسیقی را نیز درمی‌یابد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها